چند جمله تکراری بهر آغوش امیرهلاک!

0
بازگشت به زمان عادی لزوما میسر نیست چرا که تغییر ظاهری امور امکانپذیر است در حالی که ظلم بازگشت در کمال ناباوری می‌سوزاند چپ و راست پدر نیامرز را! بنابراین عبور از کشتزارهای عموخدعه هنر خواهد هزار هزار …
بحث تغییر جنسیت یکی از مواردی است که نمی‌تواند با پتک و چکش بوسه نماید تلف تلف خرگوش راز را و در عین حال شلاق گیرد بهر نسخه آن خدا نیامرز چرا که این بساط تبرک آن شب ز رسم زار بود که چیز دیگر نخواست جز شمعدان و شکردان بهر ناز ناز!
وجود فضای افسرده بهر خلقت نرمال بیشتر یک بحث حاکمیتی است و کمتر به کوچکترها مربوط می‌شود. در حقیقت ناز ناز بهر راز راز خدعه بود به رسم سوسن‌طلا که خوشبختانه هنوز نور نور خدعه نشده، جماعت شلاق به دست تب را ز خویش تنگ تنگ باخته‌اند و نیش نیش گهواره بوسیده‌اند بهر یادبود آن شمشیر نیامرز! پس نکته اول آن باشد که خاص خاص بیش از همه نسخه راز راز بوده است ای جوهرطلا!
تعریف و تمجید از تغییر و تحول بوته دیگری است که نمک نمک هنر بوده است بهر فلک فلک روزگار چرا که علف علف هرزه نباشد نیز شکر شکر است نانوشته بهر نسخه خویش! پس نکته دوم آن باشد که نمک نمک بهر خیار نبوده است و شکر شکر بهر کدو خدعه نشده است ای نسخه‌طلا!
تایید و بدتر از آن تکبیر بهر تغییر پتک خلقت شمشیر نبود تیز تیز بلکه تندیس بود بهر شیر شیر تا آرام آرام بوسه کند طبق طبق گلدان ز رسم فلان‌چاره که هیچ ندانست چه سازد و هیچ نچرخید بهر نازی امیرچاره تا دست آخر ندیده بگردد نتیجه علف‌چاره ای سرشکسته چاره‌طلا!
بهر چاره منت شود لیوان آب گرم و هیچ هیچ و سپس وضوی آب سرد و باز هم هیچ هیچ گرچه گرم و سرد چاره نگیرد راز راز بهر روزگار زار زار! بعد گرم و سرد بار دگر نباید دوید و این بار شنا خواهد زار زار تا بیش از این شلاق نگیری ز دست بهر علفزارهای خشکیده ز دست گرچه تب هزار نداشت تجویز ناز بهر عقوبت آن همه طناب‌بازی ز شلاق آن پاتن‌پاره!
بهر نکته گوید تا بیش از این نمانی اسیر و صغیر بهر نازی این همه طلا طلا گرچه این آن نباشد ای شلاق‌پاره! زین پس تکبیر و تکفیر بهر تغییر جنسیت زار زار تا حداقل زبانزد کمتر شود این خدعه کارزار و نمک نمک نگردد هزار هزار. حال صندوقچه گیر به رسم سنگرطلا تا نگویی این همه بهر من نباشد ای شلاق‌طلا! بایستی جوب ریزی گر نبوسی صندوقچه را گر بدانی عاقبت چه گردد ای بوته‌طلا! بار دگر نگویم که آره بهر ماتم‌پاره تا زر نماند بیش از این گوشواره آن شمشیرپاره!
تفکیک و جداسازی تراجنسیت‌ها نیازمند انواع و اقسام هزینه‌هاست در حالی که عدم توجه به مقوله مذکور آرام آرام همه چیز را پودر خواهد کرد. بنابراین احداث یکسری شهرک‌های مجهز بهر زندگی آرام تراجنسیت‌ها اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد و در عین حال دست نوازش تجویز اکبر است چرا که گرایش به تغییر جنسیت در احوالات معلوم هویدا می‌گردد و همان گونه که ظلم بود شلاق بهر زاری آن شمشیرجفا، ظلم است سنگ بهر جنگ در نزدیکی تنگ بهر سنگ گرچه اینان ندانی چه است بهر نازی این قاضی چکش به دست!
در بحث تربیت فرزندان نیز زار هزار است گرچه نسازد این یکی آن اهریمن شیطان‌صفت بهر زاری شربت خورده دیروز و فالوده به دست امروز تا بگیرد تاج ز تخت امیرهزار در سایه چند مار و سوسمار کبری‌نشان در حالی که رحم ناز بهر تب‌مایگی زار بود و هر چیز فلک نخواهد ناز ناز! پس تا پیش از تصمیم یا پیغمبر بتوان چند جمله گوش گرفت جگرگوشه را تا بعد عمری نگوید من آن نگردم که ابتر باشدش زار زار بلکه آن بگردم که گوهر نباشدش ناز ناز! بعد از تصمیم یا پیغمبر بهتر است آرام یک یا حداکثر سه بار گوش سپرد به دل شلاق‌پری و سپس احترام گذاشت ز نظر خداحافظ‌پری …
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است